
در حال بارگذاری...
در سالهای اخیر تحول بسیار گسترده ای در صنعت کاشی و سرامیک کف و دیوار در ایران به وجود اومده.
طوری که از حدود سی سال پیش تا به امروز این صنعت در زمینه تولید وسایل بهداشتی و همین طور ظروف چینی بسیار فعال بوده و تولیدات از سطحی بسیار کم و سنتی ( و تا حدودی نیمه صنعتی) به چیزی در حدود هفتاد میلیون متر مربع افزایش پیدا کرده است.
یکی از قسمت های مهم کاشی ها لعاب اونها هستند که هم عملکرد زیبایی دارند و هم تزیینی. کاشی های لعابدار هم باعث تزیین نمای بنا می شن (طوری که بنای کاشی کاری شده در ذهن مخاطب احساس غنا و ارزشمندی خاصی ایجاد می کنه) و هم از گذشته تا به امروز عایق حرارتی و رطوبتی دیوارهای ساختمان هستند.
شیوه ی به کارگیری لعاب برای کاشی ها همان طور که در مقاله " کاشی " توضیح دادم، به این صورت است که بعد از این که لعاب بر روی کاشی ریخته شد کاشی پخته می شه، کاشی مجددا با مواد رنگی که حاوی رنگدانه های مس و نقره هستند، رنگ آمیزی می شه و دوباره در کوره قرار می گیره و خروجی کار بسیار شفاف و درخشنده خواهد بود.
مطالعاتی که بر روی اولین نمونه از کاشی های زرین فام انجام شده، نشون می ده که این کاشی ها بیشتر به ساختمان های غیر مذهبی تعلق دارند، به این دلیل که نقوشی که بر روی اونها وجود داشته بیشتر پیکره ها و تصاویر انسانی بوده در حالی که در کاشی کاری اسلامی بیشتر از نقوش گل و گیاه استفاده می شده.
معروف ترین و متداول ترین نوع لعاب کاری که برای کاشی ها وجود داشته، لعاب زرین فام یا دو آتشه نامیده می شه.
بعد از این سالها، پادشاهان دوره ایلخانی علاوه بر اینکه به ساخت بناهای یاد بود علاقه مند شدند، بناهای قبلی رو هم به تدریج مرمت کردند. در اوایل دوره ایلخانی، تکنیک زرین فام بدون اضافه کردن هیچ رنگ خاصی استفاده می شه، اما در اواخر قرن هفتم، کم کم از رنگ هایی مثل لاجوردی و فیروزه ای هم استفاده شد.
که در همین دوران بود که به تدریج رنگ آبی لاجوردی و مقدار کمی از رنگ های قرمز و سیاه، جای خودش رو به نقاشی های زرین فام داد؛ کاشی هایی که با این تکنیک تولید می شدند به کاشی های سلطان اباد معروف شدند.
بناها در ایران بعد از اسلام، بدون کاشی کاری و گچبری و نقاشی ساخته می شد. طوری که در دوره سلجوقیان خیلی کم می تونیم بناهایی رو ببینیم که از کاشی کاری در اونها استفاده شده و اگر هم این کار رو انجام دادن بسیار محدود بوده. ولی از آن زمان به بعد تزیینات اون هم با کاشی های معرق به قدری رواج پیدا کرد که معرق کاری یکی از هنر های ظریف و محبوب و در عین حال زیبا برای اون دوران محسوب شد.
در دوران تیموریان هنر معرق کاری به قدری رواج پیدا کرد که به اوج خودش رسید، اما در دوران صفویان، به علت اینکه استفاده از کاشی های هفت رنگ هم هزینه بردار بود و هم وقت زیادی صرف اجرای اونها می شد، استفاده کردن از اونها در بناها کم کم از رونق افتاد.
کاشی ها از نظر مواد تشکیل دهنده در واقع به دو نوع گروه بندی می شن، کاشی های گلی و کاشی های جسمی.
کاشی گلی:
برای تهیه کاشی های هفت رنگ و زیر رنگی از کاشی های گلی استفاده می شه، کاشی گلی از خاک لای که از رسوبات رودخانه ها به دست میاد ساخته می شه، این رسوبات جمع آوری می شن و به محل خشت زدن کاشی ها حمل می شن و سپس به دلیل بالا بردن امکان چسبندگی گل ها، اونها رو با گل سرشوری مخلوط کرده و ورز می دهند.
دلیل استفاده از خاك لاي مربوط به این قضیه می شه که امکان تيشه خوري بيشتر می شه،معنی این کلمه آن هست كه اين گل بعد از پخته شدن در كوره بر خلاف گل رس که به صورت خشك و شكننده تبدیل می شه، این اتفاق براش نمیوفته. بنابر این موقع تیشه کاری که برای نصب و استفاده در نمای ساختمان ها لب پر و خراب نمی شه.
کاشی جسمی:
برای ساختن کاشی نره و معرق از کاشی جسمی استفاده می شه. کاشی جسمی از آبگینه (شیشه)، سنگ سیلیس یا چخماق برای استحکام بیشتر و گل سرشوری برای ایجاد چسبندگی بیشتر ساخته می شه. البته باید دقت بشه که از هر کدام با چه میزانی استفاده کنند تا خروجی کار به نتیجه مطلوبی برسه.
به عنوان مثال اگر میزان ابگینه ( شیشه) بیشتر از حد معمول باشه درسته که استحکام بالا می ره اما نمی تونن اون رو برای کاشی های معرق استفاده کنند، یا اینکه اگر میزان سیلیس افزایش پیدا کنه، کاشی بسیار ترد و شکننده می شه در نتیجه استحکام نخواهد داشت.
برای کاشی های جسمی، بعد از اینکه سنگ سیلیس و شیشه رو با تناسب مشخص با هم مخلوط کردند، آنها رو با هم خوب آسیا می کنند، و سپس مخلوط حاصل رو داخل یک بشکه می ریزند و سپس مواد رو در محلی میریزند تا خشک بشه. بعد از اینکه خوب خشک شد انقدر اونها رو با هم می کوبند تا تا به صورت پوره شده دربیاد و بعد هم از الک رد می کنند.
از طرفی گل سرشوری، از قبل داخل ظرف بزرگ اب خیس می کنند و بعد از گذروندن از داخل صافی با مواد حاصل ترکیبش می کنند. بعد از این مرحله مواد به خوبی با هم ورز داده شده و لگد مالی می شوند، و بعد هم داخل قالب های چوبی که از قبل با ابعاد مورد نیاز تهیه شده قرارش می دن و خشت ها رو کنار هم خشک می کنند.
به دیل اینکه مواد به کف قالب نچسبد از یک خاک بسیار نرم که به خوبی اسیا و الک می شوند استفاده می کنند، به این صورت که بعد از هر بار خالی کردن خشت ها مجددا از این خاک در قسمت کف قالب ها استفاده می شه تا خشت ها به قدری راحت از داخل قالب خالی بشن که تغییر شکل پیدا نکنند.
بعد از اینکه خشت ها خشک شدن، فسمت های اضافی اون رو از هر طرف با سنگ ساب می سایند و خشت ها رو از هر طرف گونیا شده و مرتب می کنند. اگر موقع چک کردن خشت ها متوجه بشن که قسمتی از سطح اون خلل و فرج داره آونها رو با همان گل پر می کنند و بعد از خشگ شدن خروجی نهایی رو لعاب کاری می کنند و مجددا داخل کوره قرار می دهند.
کاشی های معرق از نوع کاشی های جسمی هستند که به شکل مربع با ابعاد 15 در 15 سانتی متر ساخته می شن. ولی نکته ی مهم در کاشی های معرق این هست که ابتدا باید طرح کار تهیه بشه. ممکنه که طرحی که تهیه می شه مربوط به بازسازی یک قابچه ی قدیمی باشه، در این حال به منظور اینکه طرح جدید کاملا قرینه یا متناسب با طرح اصلی باشه روش چربه برداری رو اعمال می کنند.
روش چربه برداری به این صورت است که یک کاغذ مخصوص تهیه می کنند که ابعاد متناسب و متعادل با سطح مورد نظر رور داشته باشه، بعدش کاغذ رو به واسطه سریش به قابچه متصل می کنند تا کاغذ ثابت باشه و حرکت نکنه، بعدش از طریق یک پارچه که به نفت آغشته شده سطح مورد نظررو چرب می کنند. این کار باعث می شه سطح کاغذ شفاف بشه طرح رو با مداد می تونن ترسیم کنند.
بعد اون کاغذ رو در مقابل آفتاب قرار می دن تا چربی های اضافی از بین بره تا بتونن طرح رو به خوبی ببیند و اگر مشکلی داشت اصلاحش کنند. این کاغذ نوع خاصی هست که گرم بسیار بالایی داره و معرق کاران این کاغذ رو اصطلاحا کاغذ صد و ده گرمی می نامند.
طرح های قیچی شده رو به این صورت نشانه گذاری می کنند که حرف اول رنگ اون کاشی رو روی کاغذ می نویسند بعد کاغذ رو روی کاشی می چسبانند و بعد از طریق تیشه قسمت های اضافی رو جدا می کنند. سپس اون رو سمباده یا سوهان مخصوص می زنند و بعد اینکه پرداخت های لازم انجام شد هر کدام رو بر اساس اصول ترتیبی خاصی که نشانه گذاری کرده بودند، بخش بخش یا کود کود نموده و از شماره یک شروع به چیدن می کنند.
این کاشی یکی از قدیمی ترین انواع کاشی است که به عنوان عنصر تزیینی در محراب ها استفاده می شده. نوع مشهور اون، سلطان سنجری نامیده می شده که از دوران سلجوقی بسیار متداول شد، که نمونه ی اون رو در حرم مطهر امام رضا (ع) می تونیم ببینیم.
همانطور که گفتم کاشی های زیررنگی در مکان های مذهبی استفاده می شدند خصوصا برای محراب های مساجد، و بعد از اینکه پس از دوران صفوی استفاده از کاشی در بناهای دیگه متداول شد این عنصر برای تزیین ازاره ی بنا ها مورد استفاده قرار گرفت.
این کاشی که هم کاشی های جسمی می تونه ساخته بشه و هم از کاشی های گلی در بنای مشهور دوران صفویان یعنی در مقبره خواجه ربيع در مشهد و امامزاده محمد محروق به کار رفته شده که بسیار زیبا و فاخر هستند. بی دلیل نیست که حضور فرد در چنین فضاهایی به قدری تاثیر روانشناسی خوب داره که باعث ارامش و تاثیر روانی مثبت می شه.
تفاوت کاشی های زیر رنگی با کاشی های هفت رنگ آن است که قدمت کاشی های زیر رنگی زیادتر است اما کاشی های هفت رنگ به قدری رنگ ثابتی دارند که بعد از رنگ شدن و قرار گرفتن داخل کوره، رنگ به نوعی جزئ لاینفک کاشی می شود. اما کاشی های زیر رنگی به این صورت است که وقتی دست روی اون کشیده میشه رنگ قسمت های لعاب کاری نشده محو می شود.
در واقع لعاب نوعی محافظ برای جلوگیری از پاک شدن رنگ هاست. در دوران سلجوقی این کاشی ها برای تزیین محراب ها استفاده می شدن که به شکل کتیبه و ایات قرآن و با فرم های گود یا برجسته ساخته می شدند.
این کاشی در مقابل آفتاب هفت رنگ می شود و دلیل نامگذاری اون به این اسم شاید به دلیل رنگ پر غاز باشه چون پر غاز هم، در مقابل افتاب رنگارنگ دیده می شود. برای همین این کاشی برای قسمت ازاره ها به دلیل تاثیر زیبایی شناسی اون استفاده می شده.
کاشی های هفت رنگ از نوع کاشی های گلی ساخته می شن. این کاشی دوبار داخل کوره قرار می گیره بار اول برای اینکه لعاب اولیه پخته بشه و بار دوم برای تثبیت رنگ هایی که روی کاشی قرار گرفته اند. استفاده از این کاشی از زمان اواخر دوران تیموریان شروع شد و در دوران صفویه به اوج خودش رسید و حتی در دوران قاجار هم رواج داشت اما کم کم استفاده از اونها از رونق افتاد.
به نحوی که از قرن 5 به بعد کمتر بنایی رو می شد دید که با یکی از این کاشی های رنگین تزیین نشده باشه. در قرن هفتم هجری بود که کاشی های "معرق" به عنوان المان تزیینی در کاشی کاری های مساجد استفاده می شدند و نمونه های عالی از کاربرد این کاشی در بناهای مذهبی مثل مسجد كبود تبريز می تونیم ببینیم.
سخن آخر:
در این مقاله در مورد هنر کاشی کاری در ایران خصوصا در زمان اسلامی صحبت کردم. در واقع هدف از این مقاله بررسی سیر تاریخی استفاده از کاشی در ایران پس از اسلام بود و از اونجایی که کاشی در معمار به سبک مدرن متداول نیست به نوعی میتونیم بگیم در عصر حاضر کمتر پروژه داخلی را خواهیم دید که از این متریال استفاده کرده با شه و به نوعی شاخصه ای از معماری به سبک سنتی محسوب می شه.
در مقاله ی " کاشی " و همین طور مقاله " کاشی در معماری اسلامی " مطالب بیشتری رو در این زمینه می تونید مطالع بفرمایین.
در سالهای اخیر تحول بسیار گسترده ای در صنعت کاشی و سرامیک کف و دیوار در ایران به وجود اومده.
طوری که از حدود سی سال پیش تا به امروز این صنعت در زمینه تولید وسایل بهداشتی و همین طور ظروف چینی بسیار فعال بوده و تولیدات از سطحی بسیار کم و سنتی ( و تا حدودی نیمه صنعتی) به چیزی در حدود هفتاد میلیون متر مربع افزایش پیدا کرده است.
یکی از قسمت های مهم کاشی ها لعاب اونها هستند که هم عملکرد زیبایی دارند و هم تزیینی. کاشی های لعابدار هم باعث تزیین نمای بنا می شن (طوری که بنای کاشی کاری شده در ذهن مخاطب احساس غنا و ارزشمندی خاصی ایجاد می کنه) و هم از گذشته تا به امروز عایق حرارتی و رطوبتی دیوارهای ساختمان هستند.
شیوه ی به کارگیری لعاب برای کاشی ها همان طور که در مقاله " کاشی " توضیح دادم، به این صورت است که بعد از این که لعاب بر روی کاشی ریخته شد کاشی پخته می شه، کاشی مجددا با مواد رنگی که حاوی رنگدانه های مس و نقره هستند، رنگ آمیزی می شه و دوباره در کوره قرار می گیره و خروجی کار بسیار شفاف و درخشنده خواهد بود.
مطالعاتی که بر روی اولین نمونه از کاشی های زرین فام انجام شده، نشون می ده که این کاشی ها بیشتر به ساختمان های غیر مذهبی تعلق دارند، به این دلیل که نقوشی که بر روی اونها وجود داشته بیشتر پیکره ها و تصاویر انسانی بوده در حالی که در کاشی کاری اسلامی بیشتر از نقوش گل و گیاه استفاده می شده.
معروف ترین و متداول ترین نوع لعاب کاری که برای کاشی ها وجود داشته، لعاب زرین فام یا دو آتشه نامیده می شه.
بعد از این سالها، پادشاهان دوره ایلخانی علاوه بر اینکه به ساخت بناهای یاد بود علاقه مند شدند، بناهای قبلی رو هم به تدریج مرمت کردند. در اوایل دوره ایلخانی، تکنیک زرین فام بدون اضافه کردن هیچ رنگ خاصی استفاده می شه، اما در اواخر قرن هفتم، کم کم از رنگ هایی مثل لاجوردی و فیروزه ای هم استفاده شد.
که در همین دوران بود که به تدریج رنگ آبی لاجوردی و مقدار کمی از رنگ های قرمز و سیاه، جای خودش رو به نقاشی های زرین فام داد؛ کاشی هایی که با این تکنیک تولید می شدند به کاشی های سلطان اباد معروف شدند.
بناها در ایران بعد از اسلام، بدون کاشی کاری و گچبری و نقاشی ساخته می شد. طوری که در دوره سلجوقیان خیلی کم می تونیم بناهایی رو ببینیم که از کاشی کاری در اونها استفاده شده و اگر هم این کار رو انجام دادن بسیار محدود بوده. ولی از آن زمان به بعد تزیینات اون هم با کاشی های معرق به قدری رواج پیدا کرد که معرق کاری یکی از هنر های ظریف و محبوب و در عین حال زیبا برای اون دوران محسوب شد.
در دوران تیموریان هنر معرق کاری به قدری رواج پیدا کرد که به اوج خودش رسید، اما در دوران صفویان، به علت اینکه استفاده از کاشی های هفت رنگ هم هزینه بردار بود و هم وقت زیادی صرف اجرای اونها می شد، استفاده کردن از اونها در بناها کم کم از رونق افتاد.
کاشی ها از نظر مواد تشکیل دهنده در واقع به دو نوع گروه بندی می شن، کاشی های گلی و کاشی های جسمی.
کاشی گلی:
برای تهیه کاشی های هفت رنگ و زیر رنگی از کاشی های گلی استفاده می شه، کاشی گلی از خاک لای که از رسوبات رودخانه ها به دست میاد ساخته می شه، این رسوبات جمع آوری می شن و به محل خشت زدن کاشی ها حمل می شن و سپس به دلیل بالا بردن امکان چسبندگی گل ها، اونها رو با گل سرشوری مخلوط کرده و ورز می دهند.
دلیل استفاده از خاك لاي مربوط به این قضیه می شه که امکان تيشه خوري بيشتر می شه،معنی این کلمه آن هست كه اين گل بعد از پخته شدن در كوره بر خلاف گل رس که به صورت خشك و شكننده تبدیل می شه، این اتفاق براش نمیوفته. بنابر این موقع تیشه کاری که برای نصب و استفاده در نمای ساختمان ها لب پر و خراب نمی شه.
کاشی جسمی:
برای ساختن کاشی نره و معرق از کاشی جسمی استفاده می شه. کاشی جسمی از آبگینه (شیشه)، سنگ سیلیس یا چخماق برای استحکام بیشتر و گل سرشوری برای ایجاد چسبندگی بیشتر ساخته می شه. البته باید دقت بشه که از هر کدام با چه میزانی استفاده کنند تا خروجی کار به نتیجه مطلوبی برسه.
به عنوان مثال اگر میزان ابگینه ( شیشه) بیشتر از حد معمول باشه درسته که استحکام بالا می ره اما نمی تونن اون رو برای کاشی های معرق استفاده کنند، یا اینکه اگر میزان سیلیس افزایش پیدا کنه، کاشی بسیار ترد و شکننده می شه در نتیجه استحکام نخواهد داشت.
برای کاشی های جسمی، بعد از اینکه سنگ سیلیس و شیشه رو با تناسب مشخص با هم مخلوط کردند، آنها رو با هم خوب آسیا می کنند، و سپس مخلوط حاصل رو داخل یک بشکه می ریزند و سپس مواد رو در محلی میریزند تا خشک بشه. بعد از اینکه خوب خشک شد انقدر اونها رو با هم می کوبند تا تا به صورت پوره شده دربیاد و بعد هم از الک رد می کنند.
از طرفی گل سرشوری، از قبل داخل ظرف بزرگ اب خیس می کنند و بعد از گذروندن از داخل صافی با مواد حاصل ترکیبش می کنند. بعد از این مرحله مواد به خوبی با هم ورز داده شده و لگد مالی می شوند، و بعد هم داخل قالب های چوبی که از قبل با ابعاد مورد نیاز تهیه شده قرارش می دن و خشت ها رو کنار هم خشک می کنند.
به دیل اینکه مواد به کف قالب نچسبد از یک خاک بسیار نرم که به خوبی اسیا و الک می شوند استفاده می کنند، به این صورت که بعد از هر بار خالی کردن خشت ها مجددا از این خاک در قسمت کف قالب ها استفاده می شه تا خشت ها به قدری راحت از داخل قالب خالی بشن که تغییر شکل پیدا نکنند.
بعد از اینکه خشت ها خشک شدن، فسمت های اضافی اون رو از هر طرف با سنگ ساب می سایند و خشت ها رو از هر طرف گونیا شده و مرتب می کنند. اگر موقع چک کردن خشت ها متوجه بشن که قسمتی از سطح اون خلل و فرج داره آونها رو با همان گل پر می کنند و بعد از خشگ شدن خروجی نهایی رو لعاب کاری می کنند و مجددا داخل کوره قرار می دهند.
کاشی های معرق از نوع کاشی های جسمی هستند که به شکل مربع با ابعاد 15 در 15 سانتی متر ساخته می شن. ولی نکته ی مهم در کاشی های معرق این هست که ابتدا باید طرح کار تهیه بشه. ممکنه که طرحی که تهیه می شه مربوط به بازسازی یک قابچه ی قدیمی باشه، در این حال به منظور اینکه طرح جدید کاملا قرینه یا متناسب با طرح اصلی باشه روش چربه برداری رو اعمال می کنند.
روش چربه برداری به این صورت است که یک کاغذ مخصوص تهیه می کنند که ابعاد متناسب و متعادل با سطح مورد نظر رور داشته باشه، بعدش کاغذ رو به واسطه سریش به قابچه متصل می کنند تا کاغذ ثابت باشه و حرکت نکنه، بعدش از طریق یک پارچه که به نفت آغشته شده سطح مورد نظررو چرب می کنند. این کار باعث می شه سطح کاغذ شفاف بشه طرح رو با مداد می تونن ترسیم کنند.
بعد اون کاغذ رو در مقابل آفتاب قرار می دن تا چربی های اضافی از بین بره تا بتونن طرح رو به خوبی ببیند و اگر مشکلی داشت اصلاحش کنند. این کاغذ نوع خاصی هست که گرم بسیار بالایی داره و معرق کاران این کاغذ رو اصطلاحا کاغذ صد و ده گرمی می نامند.
طرح های قیچی شده رو به این صورت نشانه گذاری می کنند که حرف اول رنگ اون کاشی رو روی کاغذ می نویسند بعد کاغذ رو روی کاشی می چسبانند و بعد از طریق تیشه قسمت های اضافی رو جدا می کنند. سپس اون رو سمباده یا سوهان مخصوص می زنند و بعد اینکه پرداخت های لازم انجام شد هر کدام رو بر اساس اصول ترتیبی خاصی که نشانه گذاری کرده بودند، بخش بخش یا کود کود نموده و از شماره یک شروع به چیدن می کنند.
این کاشی یکی از قدیمی ترین انواع کاشی است که به عنوان عنصر تزیینی در محراب ها استفاده می شده. نوع مشهور اون، سلطان سنجری نامیده می شده که از دوران سلجوقی بسیار متداول شد، که نمونه ی اون رو در حرم مطهر امام رضا (ع) می تونیم ببینیم.
همانطور که گفتم کاشی های زیررنگی در مکان های مذهبی استفاده می شدند خصوصا برای محراب های مساجد، و بعد از اینکه پس از دوران صفوی استفاده از کاشی در بناهای دیگه متداول شد این عنصر برای تزیین ازاره ی بنا ها مورد استفاده قرار گرفت.
این کاشی که هم کاشی های جسمی می تونه ساخته بشه و هم از کاشی های گلی در بنای مشهور دوران صفویان یعنی در مقبره خواجه ربيع در مشهد و امامزاده محمد محروق به کار رفته شده که بسیار زیبا و فاخر هستند. بی دلیل نیست که حضور فرد در چنین فضاهایی به قدری تاثیر روانشناسی خوب داره که باعث ارامش و تاثیر روانی مثبت می شه.
تفاوت کاشی های زیر رنگی با کاشی های هفت رنگ آن است که قدمت کاشی های زیر رنگی زیادتر است اما کاشی های هفت رنگ به قدری رنگ ثابتی دارند که بعد از رنگ شدن و قرار گرفتن داخل کوره، رنگ به نوعی جزئ لاینفک کاشی می شود. اما کاشی های زیر رنگی به این صورت است که وقتی دست روی اون کشیده میشه رنگ قسمت های لعاب کاری نشده محو می شود.
در واقع لعاب نوعی محافظ برای جلوگیری از پاک شدن رنگ هاست. در دوران سلجوقی این کاشی ها برای تزیین محراب ها استفاده می شدن که به شکل کتیبه و ایات قرآن و با فرم های گود یا برجسته ساخته می شدند.
این کاشی در مقابل آفتاب هفت رنگ می شود و دلیل نامگذاری اون به این اسم شاید به دلیل رنگ پر غاز باشه چون پر غاز هم، در مقابل افتاب رنگارنگ دیده می شود. برای همین این کاشی برای قسمت ازاره ها به دلیل تاثیر زیبایی شناسی اون استفاده می شده.
کاشی های هفت رنگ از نوع کاشی های گلی ساخته می شن. این کاشی دوبار داخل کوره قرار می گیره بار اول برای اینکه لعاب اولیه پخته بشه و بار دوم برای تثبیت رنگ هایی که روی کاشی قرار گرفته اند. استفاده از این کاشی از زمان اواخر دوران تیموریان شروع شد و در دوران صفویه به اوج خودش رسید و حتی در دوران قاجار هم رواج داشت اما کم کم استفاده از اونها از رونق افتاد.
به نحوی که از قرن 5 به بعد کمتر بنایی رو می شد دید که با یکی از این کاشی های رنگین تزیین نشده باشه. در قرن هفتم هجری بود که کاشی های "معرق" به عنوان المان تزیینی در کاشی کاری های مساجد استفاده می شدند و نمونه های عالی از کاربرد این کاشی در بناهای مذهبی مثل مسجد كبود تبريز می تونیم ببینیم.
سخن آخر:
در این مقاله در مورد هنر کاشی کاری در ایران خصوصا در زمان اسلامی صحبت کردم. در واقع هدف از این مقاله بررسی سیر تاریخی استفاده از کاشی در ایران پس از اسلام بود و از اونجایی که کاشی در معمار به سبک مدرن متداول نیست به نوعی میتونیم بگیم در عصر حاضر کمتر پروژه داخلی را خواهیم دید که از این متریال استفاده کرده با شه و به نوعی شاخصه ای از معماری به سبک سنتی محسوب می شه.
در مقاله ی " کاشی " و همین طور مقاله " کاشی در معماری اسلامی " مطالب بیشتری رو در این زمینه می تونید مطالع بفرمایین.